حضرت علی علیه السلام در بیان انواع ظلمها میفرمایند:
بدانید که ستم بر سه گونه است: آن که آمرزیدنى نیست، و آن که واگذاشتنى نیست، و آن که بخشوده است، و بازخواست کردنى نیست. اما آن که آمرزیدنى نیست، همتا انگاشتن براى خداست که بزرگترین ظلمهاست و خدا در قرآن فرمود: همانا خدا شرک آوران را نخواهد بخشود. اما ستمى که بر بنده ببخشایند، ستم اوست بر خود به برخى کارهاى ناخوشایند. اما آن که واگذاشتنى نیست، ستم کردن بندگان است بر یکدیگر که آن را قصاصى است هر چه دشوارتر.
طبق فرمایش حضرت، ظلم و ستم کردن از سه حال خارج نیست:
۱- ظلم به خالق هستی بخش (ظلم غیرقابل آمرزش):
شریک قرار دادن برای خدا از بزرگترین ظلمها است. آگاه باشیم که این نوع شرک، شدت و ضعف دارد. شدیدترین آن افرادی هستند که کاملا مشرک و بت پرست هستند مثل گاوپرستها و ... . موارد شرک ضعیف هم مثل افرادی که به وعدههای خدا باور ندارند. در کنار خدا به رییس و فلان شخصیت پولدار امید بستهاند، خدا را به تنهایی عامل روزی رسان و قادر مطلق نمیدانند.
مثل کسانی که گمان میکنند آنها روزی رسان فرزندانشان هستند و از ترس فقیر شدن بچههایشان را میکشند. تعجب نکنید! بله آنها قاتل هستند! کسانی که براحتی و از ترس فقر و نداری بچههایشان را سقط میکنند مرتکب قتل عمد شدهاند و مبتلا به شرک .
۲- ظلم به خود (ظلم قابل آمرزش):
گناهانی که ما همگی، کم یا زیاد، مرتکب میشویم در حقیقت ظلم به خودمان است. خداوند گناهانی که ضررش فقط به خود ما میرسد به راحتی و با یک توبه میبخشاید.
۳- ظلم به دیگران (ظلمی که واگذاشته نمیشود):
ظلم به دیگران فقط با قصاص و جبران کردن قابل بخشش میشود. ظالم باید حق مظلوم را بدهد و او را راضی کند، سپس توبه کند آنگاه قطعا خداوند میبخشاید.
مطالب بیشتر:
حضرت امیر علیه السلام در توصیف قرآن فرمودند:
بدانید که این قرآن پندگویى است که فریب ندهد، و راهنمایى است که گمراه نکند، و حدیث خوانى است که دروغ نگوید، و کسى با قرآن ننشست جز که چون برخاست افزون شد یا از وى کاست: افزونى در رستگارى، و کاهش از کورى و دل بیمارى.
آیا تا به حال بطور جدی و به عنوان یک کتاب ماورایی و معجره آسا به قرآن نگاه کردهاید؟!
چرا ما مسلمانها باور نداریم که این قرآن معجره جاوید است؟ یعنی همین امروز، همین لحظه دارد با ما حرف میزند. پند و اندرزی شگرف میدهد، پندی که به پهنه تاریخ خلقت بشر پشتوانه و تکیهگاه منطقی و الهی دارد.
همین امروز قرآن را بردارید و باز کنید، آیاتی که آمده را با ترجمه و تفسیر کوتاهی مطالعه کنید. امروزه همهی امکانات جستجو و تحقیق مهیّا است فقط کافی است در دنیای اینترنت جستجو کنید. خودتان را بطور جدّی مخاطب آیات قرار دهید! باور کنید که خدا دارد با شما حرف میزند؛ قطعا این کلام حضرت امیر علیه السلام را تأیید میکنید که رستگاری و روشنی قلب شما را افزوده و کوری دل شما را کاهش داده است. یکبار امتحان کنید ضرر ندارد...!
مطالعه بیشتر:
حضرت علی علیه السلام میفرمایند:
... همانا رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مى فرمود: « گرداگرد بهشت را دشواریها فراگرفته است، و گرداگرد دوزخ را هوس دنیا» بدانید که چیزى از طاعت خدا نیست جز که با کراهت انجام گیرد، و چیزى از معصیت خدا نیست جز که با میل و رغبت. پس خدا بیامرزد کسى را که شهوت را مغلوب کند، و هواى نفس را سرکوب.
بله این یک سنّت الهی است که بندگی کردن و بهشتی شدن همیشه با سختی کشیدن و مجاهده با نفس، همراه بوده است و معصیت کردن همیشه موافق امیال حیوانی انسان و کاری راحت و مورد دلخواه بشر.
انسان در طول زندگی طبق سنت الهی بر سر دوراهیهای خوبی و بدی قرار میگیرد تا با اختیار و آگاهی خود یک طرف را انتخاب کند. اگر چنین نبود، سنت آزمایش الهی محقق نمیشد. بطور طبیعی انسان به گناه و پیروی از خواهشهای نفسانی گرایش دارد و شیطان هم با وسوسه های خود آن را تقویت میکند و اینجاست که میدان کارزار است و مرد میخواهد تا بر شهوات و هواهای نفس خود غلبه کند.
حتما همه شما تجربه کردید وقتی را که بخاطر خدا چشم بر گناهی بستهاید و آنگاه چنان لذتی در جان و قلب شما ریخته که از لذت آن گناه بسیار بیشتر و شیرینتر است. اگر تجربه نکردید حتما یکبار امتحان کنید!
مطالعه بیشتر:
مولا امیرالمومنین علیه السلام در موعظه و توبیخ یاران بیوفایش میفرماید:
اى بى خبران ... گوسفندى را مانید که چَرَد تا فربه شود و زیر کارد رود، و نداند از آن، چه خواهند، و با او چه کنند.! اگر بدان نیکى کنند روز خود را، روزگارش پندارد، و سیرى اش را پایان کار۱.
در طول تاریخ بشر اکثر مردم ، بیخبرانی بودند و هستند که آنچنان زندگی گوسفندی خود را نشخوار میکنند که انگار نه انگار دنیای دیگری هم وجود دارد.چه ثروتمندان و چه فقرا! فرقی هم نمیکند!
آنها که ثروتمندند ، حرص و طمع باعث میشود که فقط بچرند و فربه شوند. اصلا به پایان کار و هدف زندگی خود نمیاندیشند. گوسفند هم اگر میدانست غذایش میدهند تا چاق شود و در آخر چاقوی تیز به گلویش مینهند، هرگز این چنین حریصانه نمیخورد!
آنها که فقیرند، به دنبال لقمه نانی به هر کاری دست میزنند، انگار که تمام هدف زندگی سیری شکمشان است. هیچگاه به پایان حقیقی زندگی و هدف خلقت۲ نمیاندیشند.
بنابراین مثل گوسفند نباشیم!