فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی:
یَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ یَا بَاسِطَ الْیَدَیْنِ بِالرَّحْمَةِ فَوَ عِزَّتِکَ یَا سَیِّدِی لَوْ نَهَرْتَنِی مَا بَرِحْتُ مِنْ بَابِکَ
(اى گسترده آمرزش، اى گشاده دست به رحمت، اى آقاى من به عزّتت سوگند، اگر مرا برانى از درگاهت دور نخواهم شد.)
گاهی میروی طرف رفیقت، رفیقی که خیلی دوستت دارد، دستانش را از دو طرف کامل باز میکند و شما را در آغوش میگیرد. خدا باسط الیدین به رحمت است یعنی همین طور دستانش را تا آخر باز میکند پس خودت را توی بغلش جا کن. نفس عمیقی بکش ، آرامش عجیبی نصیبت میشود.
خدایا میدانم سزاوار این همه مهربانی تو نیستم. اما به عزتت قسم اگر مرا از در خانه ات برانی، من دست برنمیدارم چون تو دریای بی کران رحمتی و من میخواهم شناور شوم در آن.
مطالب بیشتر:
آدمى در جهان نشانه است و تیرهاى مرگ بدو روانه