رمان سلام بر میت کتابی پر از یاد مرگ و مرگ اندیشی
پر از خرده روایتهای جذاب و زیبا از ماجرای طلبهای جوان در برخورد با دیوانهای به نام ناصر و معتادی به نام ملوعلییخی و ...
با لهجه کرمانی و شیرین
رمان سلام بر میت کتابی پر از یاد مرگ و مرگ اندیشی
پر از خرده روایتهای جذاب و زیبا از ماجرای طلبهای جوان در برخورد با دیوانهای به نام ناصر و معتادی به نام ملوعلییخی و ...
با لهجه کرمانی و شیرین
حضرت امیر علیه السلام مردمى را در مرگ یکى از آنان تعزیت گفت و فرمود:
این کار نه با شما آغاز گردید، و نه بر شما به پایان خواهد رسید. این رفیق شما به سفر رفته کنون او را در یکى از سفرهایش بشمارید، اگر نزد شما بازگشت چه خوب و گرنه شما روى بدو مى آرید.
مرگ مقولهای است در خور اندیشه و تفکّر عمیق! مرگ چیزی نیست که یقهی یک نفر را بگیرد و دیگری را رها کند. مرگ مثل زندگی در همهی خون و گوشت و پوست و استخوان ما جریان دارد. حضرت ما را به تفکّر وا میدارد و میفرماید این رفیق شما که از دنیا رفته ، انگار به سفری مثل سفرهای گذشتهاش رفته است. منتظرش باشید اگر برگشت که چه خوب! اما اگر برنگشت بدانید شما باید به سوی او بروید. پس آماده باشید! و بدانید هر سفری بازگشتی دارد جز سفر مرگ.
مطالب بیشتر:
حضرت امیر علیه السلام قبل از شهادت در خطبهای فرمودند:
اى مردم! هر کس مرگى را که از آن گریزان است به هنگام فرار خواهد دید. دوران زندگى انسان، میدان رانده شدن اوست در جهان، و گریختن از مرگ، رسیدن است بدان…
همه ما کم و بیش از مرگ میترسیم! میل به جاودانه بودن را خود خدا در وجود همه انسانها قرار داده است و فرار از مردن یک أمر طبیعی است. چون همهی ما در برابر خطرات مرگبار به دنبال حفظ جان خود هستیم و البته حفظ جان از واجبات است.
اما نکتهای که وجود دارد این است که برای خدا و در راه خدا و بخاطر محبت به یگانه خالق هستی بخش، زندگی کردن لذت بخش است و وقتی خود را به خدا بسپاری و به همهی آنچه که برایت اتفاق میافتد به دید هدیهای از طرف معشوق نگاه کنی دیگر از مرگ گریزان نیستی بلکه همیشه منتظر در آغوش کشیدن مرگی هستی که تو را در دامان معشوق میاندازد!
باید در نحوهی مردن تسلیم أمر الهی باشیم و هر کس که از نوعی از مردن بترسد و از آن فرار کند ، در همان حال فرار دچار همان نوع مرگ میشود. جمله اول عبارت حضرت همین نکته را گوشزد میکند . یکی از دوستان ما همیشه میگفت من از این ماشینهای زامیاد آبی میترسم! میترسم آخرش با یکی از همینها تصادف کنم! در نهایت در یک روز گرم تابستانی به طرز عجیبی با یک ماشین زامیاد آن هم آبی شاخ به شاخ میشود و در جا تسلیم مرگ ! خدایش رحمت کند.
مطالب بیشتر:
حضرت علی علیه السلام درباره نزدیکی مرگ و حقیقت آن میفرمایند:
... آن را که پیش از تو بود دیدى، که مال فراهم آورد و از فقر ترسید، و به آرزوى دراز، از عاقبت نیندیشید. مرگ را دور پنداشت و ناگهان بر سر او رسید. او را بى آرام از وطنش براند و از جایى که در آن ایمن بود برخیزاند. بر چوبهاى تابوت برداشته، مردان آن را با سرانگشتان گرفته به نوبت از دوش این به دوش آن گذاشته.
هر کدام از ما سراغ داریم ثروتمندانی که روز و شب خود را صرف جمع کردن پول کردند، کسایی که زندگیشان دائم در استرس و اضطراب بالا و پایین شدن نرخ دلار میگذرد، کسانی که از ترس فقیر شدن اجناس مایحتاج مردم را احتکار میکنند تا بلکه با افزایش قیمتها سود بیشتری به جیب بزنند. اصلا به دادن خمس و زکات مال خود فکر هم نمیکنند و گمان میکنند اگر خمس بدهند فقیر میشوند، خیال میکنند مرگ فقط در خانه همسایه را میزند.
ناگهان مرگ چون عقابی تیز پرواز ، چنگالش را به گریبان آنها فرو میکند و آنها را همچنان ناآرام و بیایمن از وطنشان بالا میکشد. انگار جسم بیجان آنها هنوز به دنبال مال دنیا، حریصانه ناآرام است. چنین افرادی هیچ گاه به آرامش نمیرسند ، نه در دنیا و نه در آخرت.
چه عبرتآموز است شرکت در مراسم تشییع جنازهی آنها، همه آن ثروت و قدرت به یکباره نابود و جسم پژمردهشان در کفن سفیدی پیچانده شده و بر تابوتی سرد، دست به دست و شانه به شانه به سوی گودالی سرد و مرطوب ، شتابان برده میشود. ای کاش باور کنیم که این سرنوشت همهی ماست، چه فقیر و بدبخت باشی چه پولدار و خوشبخت، چه فرد بیمار جذامی و سرطانی باشی چه فرد سالم و ورزشکار بدنساز و قهرمان مسابقات مردان آهنین! هر که میخواهی باش فرقی نمیکند، مرگ به سراغ همهی ما میآید. آنچه به دردمان میخورد ایمان و عمل صالح است و صد البته محبت و عشق به اهل بیت علیهم السلام ، مخصوصا مولا و آقایمان حضرت سیدالشهدا علیه السلام .
آقا جان زیارت اربعین، پابرهنه ، خاکی و دل شکسته ما را بپذیر در صحن و سرایت.
مطالب بیشتر:
تصویر روز قیامت از زبان امیرالمومنین ع
حضرت امیر علیه السلام در بحبوحه جنگ صفیّن به یاران خود فرمودند:
همانا، مرگ طالبى شتابنده است، و آن کس که بر جاى است، از دستش نرود، و آن که گریزنده است از آن نرهد. همانا، گرامیترین مرگها کشته شدن در راه خدا است . بدان کس که جان پسر ابوطالب در دست او است، هزار مرتبه ضربت شمشیر خوردن بر من آسانتر است، تا در بستر مردن.
مرگ همیشه و شتابان به دنبال ماست، فرقی نمیکند که در خانه بمانی و خود را از خطرات دور نگه داری یا اینکه به مکانهای امن فرار کنی. در هر صورت خواهی مرد! بنابراین اگر شهید نشویم، در بستر میمیریم!
مولا و مقتدایمان امیر مومنان علیه السلام گرامیترین و زیباترین و بهجت آورترین مرگ را کشته شدن در راه خدا میداند. این روزها دشمنان ایران و اسلام خون مردم بیگناه، خون کودک چهار ساله ما را به زمین میریزند تا ما را بترسانند. از یک طرف اوضاع اقتصادی کشور را به هم میریزند و از طرف دیگر با ایجاد ناامنی و ترور میخواهند حماسه بزرگ و میلیونی اربعین را تحت الشعاع قرار دهند.
انشاءالله امسال هم با حضور پررنگ خود در پیادهروی اربعین، ندای لبیک یا حسین علیه السلام را سر میدهیم و در امواج خروشان محبت حسینی غوطه ور میشویم و جان و مالمان را برکت میبخشیم.
مشکلات اقتصادی نباید مانع حضور ما شود، هر که دستش میرسد عدهای بی بضاعت را راهی کربلا کند، همه کمک کنیم تا امسال حماسه تاریخ ساز و تمدن ساز اربعین با شکوهتر از هر سال برگزار شود.
مطالب بیشتر:
حضرت امیر علیه السلام در مورد وضع انسان در دنیا میفرمایند:
آدمى در جهان نشانه است و تیرهاى مرگ بدو روانه، و غنیمتى است در میان و مصیبتها بر او پیشدستى کنان. و با هر نوشیدنى، ناى گرفتنى است و با هر لقمه اى طعام در گلو ماندنى، و بنده به نعمتى نرسد تا از نعمتى بریده نشود، و به پیشباز روزى از زندگى خود نرود تا روزى از آنچه او راست سپرى نشود. پس ما یاران مرگیم و جانهامان نشانه مردن، پس چسان امیدوار باشیم جاودانه به سر بردن؟!
حضرت در تشبیه بسیار زیبایی، انسان را به یک سیبلی تشبیه کردهاند که هدف تیراندازی چابکسوارانی ماهر و بیرحم قرار گرفته است. هر لحظه ممکن است تیر یکی از آنها به هدف بخورد و طومار زندگی انسان را در هم بپیچد. همین آب گوارا یا لقمهای کباب چرم و نرم ممکن است تیری باشد که نای و گلوی انسان را هدف گرفته باشد و به امر خدا جان را از کف انسان برباید!
مطالب بیشتر:
حضرت امیرمومنان علی علیه السلام فرمود:
مرگ نزدیک است و همصحبتى دنیا اندک.
مراد از
همصحبتی با دنیا ، همراه و همنشین بودن با مردم دنیا یا با مواهب و نعمتهاى حیات
دنیوی است. نزدیکی مرگ حقیقتى است که همگان آن را مىدانیم و آثار آن را همه روز
با چشم مشاهده میکنیم. هر روز پیکر بى جان بعضى از دوستان یا غیر دوستان را مىبینیم که بر دوش دیگران به سوى آرامگاهشان حمل مىشود.
ای کاش عبرت بگیریم و هر لحظه که گفتند وقت شما تمام است، برگه امتحان را بالا بگیریم و تحویل دهیم!
حضرت علی علیه السلام درباره آماده کردن دلها میفرمایند:
هر عمر را به پایان رسیدنى است و هر رفته را باز آمدنى. پس حق را از عالم خداشناس خود بشنوید، و دلهاتان را آماده کنید، اگر شما را خواند بیدار شوید.
نکته:
از چند تن از بزرگان عرفان و اخلاق مثل مرحوم آیت الله العظمی بهجت نقل شده که فرمودند: ظهور نزدیک است خیلی نزدیک. دلهایمان را آماده کنیم، چشمهای گنهکارمان را به دهان عالیترین عالم خداشناس، فرمانده معظم کل قوا ،حضرت آیت الله العظمی خامنهای دوخته ، تا حق را بشنویم ، آماده فرمان و اشاره او باشیم تا بیدار شویم و از خود نفسانی خود بیرون آییم. ان شاءالله
حضرت علی علیه السلام در توصیف دنیا میفرمایند:
مردم دنیا چون کاروانند، تا بار فکنند کاروانسالارشان بانگ بر آنان زند تا بار بندند و برانند.
در تعبیر دیگری امیرالمؤمنین علیه السلام مردم دنیا را به قافلهای تشبیه میفرماید که پس از خستگی حرکت، در جایی منزل کردهاند تا مقداری استراحت کنند و غذایی بخورند، اما هنوز قرار نگرفتهاند که مدیر کاروان دستور حرکت میدهد. اصلا نفهمیدند که چه شد؛ هنوز انسان یک تجربه کامل از یک زندگی ندارد، اما به او میگویند وقت شما تمام شد. تشریف ببرید! حتی فرصت استراحت نیز پیدا نمیکنند.
حضرت امیر علیه السلام درباره اثرات نفس کشیدن انسان میفرماید:
آدمی با دمی که برآرد گامی به سوی مرگ بردارد.
اگر کسی بپرسد نفس کشیدن آدمی چه اثراتی دارد؟! چه جوابی داریم!؟
تنها چیزی که به ذهنمان نمیرسد همین است که یک گام به مرگ نزدیکتر شدهایم!
انگار
حضرت امیرعلیه السلام تنها اثر مهم نفس کشیدن را همین میداند.