قطعهای از دعای ابوحمزه ثمالی:
ارْحَمْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا غُرْبَتِی وَ عِنْدَ الْمَوْتِ کُرْبَتِی وَ فِی الْقَبْرِ وَحْدَتِی وَ فِی اللَّحْدِ وَحْشَتِی
(دراین دنیا به غربت، و بهگاه مرگ به سختى جان دادنم، و در قبر به تنهایی ام، و در لحد به هراسم رحم کن.)
خدایا تو اگر رحم نکنی، چه کسی میتواند؟ من که روی تخت غسالخانه مثل تیکه گوشتی ترسناک دراز به دراز افتادهام و دستم از همه جا کوتاه است. دوستان و همسایهها هم غافل از عاقبت کارم مرا غسل میدهند و روی دوش خود حمل میکنند و زیر خاک پنهانم میکنند که مبادا بوی گندم عالم و آدم را بگیرد و باعث انواع بیماریها شود. خدایا به من رحم کن. من ضعیفم و وحشت زده!
مطالب بیشتر: