گوهرنویس

سیری در امواج خروشان اقیانوس بی‌کران نهج البلاغه

گوهرنویس

سیری در امواج خروشان اقیانوس بی‌کران نهج البلاغه

گوهرنویس
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نهج البلاغه» ثبت شده است


حضرت علی علیه السلام درباره عظمت علم الهی می‌فرمایند:

... از علم او پنهان نیست شمار قطره های باران، و نه ستارگان آسمان، و نه آن خاکریزه ها که باد با خود به هوا بردارد، و نه موری که بر سنگی صاف پای گذارد، و نه آرام جای مورچه‌ای  خرد و باریک  در شبی سیاه و تاریک. می داند جای افتادن برگهای درختان را، و آهسته باز و بسته شدن دیدگان را. و گواهی می دهم که جز خدای یکتا خدایی نیست، و او را همانند و همتایی نیست...


مولایمان امیرالمومنین  علیه السلام  چه زیبا عظمت علم خداوند قادر متعال رابه تصویر می‌کشد. خداوند تعداد قطره‌های باران را با تمام جزئیاتش می‌داند. در ذهن خود مجسّم کنید، مورچه سیاهی را که روی سنگ سیاهی در حرکت است، قطرات باران به شدت روی سنگ سیاه می‌خورد و شَتَک می‌زند به بدن مورچه. ذرات خاکی که از روی سنگ به هوا پرتاب شده‌اند به بدن کوچک مورچه می‌نشینند. حال خداوند عزیز و مهربان ما تعداد ذرات خاک و تعداد ذرات آبی که روی بدن این مورچه است را می‌داند. وزن مورچه و تمام نیازها و دردهای او را هم می‌داند.

برگی که از درخت جدا می‌شود و سوار بر باد می‌چرخد و می‌رقصد، چه کسی جز خدا می‌داند که این برگ کجا آرام می‌گیرد و سرنوشتش چگونه رقم می‌خورد؟! خوارک چه حیوانی می‌شود؟! چه تعداد ذره خاک بر آن نشسته و چه وزنی دارد؟!

چنین خدایی آیا سزاوار ستایش و بندگی خالصانه نیست؟! من گنهکار روسیاه چگونه در برابر چنین خدایی قلدری می‌کنم و به علم و توانایی خودم می‌نازم!؟ وای بر من که ذرّه‌ای به غیر خدا دل ببندم در حالی که خداست یگانه معشوق و یگانه معبود همه مخلوقات جهان هستی اعم از انس و جن و اشیاء و حیوانات!


مطالب بیشتر:

گوهر نویس


حضرت امیر علیه السلام فرمودند:

اى مردم! خوشا کسى که پرداختن به عیب خویش وى را از عیب دیگران باز دارد. خوشا کسى که در خانه نشیند و قوت خود خورد، و به فرمانبردارى پروردگار روى آرد، و بر گناه خود بگرید تا سرگرم کار خویش باشد و مردم را از گزند خود آسوده گذارد.


چه خوب است اگر ساعتی از روز را به خودمان اختصاص دهیم. ساعتی در خانه‌ی خودمان که امن‌ترین نقطه جهان برای ماست، به فکر فرو رویم. به خودمان و کارهایی که کرده‌ایم و می‌کنیم فکر کنیم. به خود بگوییم: اگر این کار را دیگران انجام می‌دادند ما چگونه قضاوتشان می‌کردیم!؟

اگر رسیدیم به اینکه کارمان اشتباه بود و عیب از خودمان است، سر در گریبان برده و به خودمان، به هدف و آینده‌مان فکر کنیم. سرگرم اصلاح کار خویش باشیم تا دیگران از گزند ما و اعمال ما در آسایش باشند. 

خیلی خوب است که گاهی با خود و خدایمان خلوت کنیم. در خلوت خانه‌ به خالق مقتدر خود فکر کنیم و بر گناهان خود بگریم. گریه‌ای که تنها دلیلش خدا و محبت به خدا باشد، خیلی خیلی آرامش بخش است و دل زنگارگرفته آدمی را پاک  و نورانی می‌کند. 


مطالب بیشتر:

سستى دل را با پایدارى درمان کن

پی نوشت:

آخر خطبه ۱۷۶ با ترجمه استاد شهیدی


گوهر نویس


حضرت علی علیه السلام در بیان انواع ظلم‌ها می‌فرمایند:

بدانید که ستم بر سه گونه است: آن که آمرزیدنى نیست، و آن که واگذاشتنى نیست، و آن که بخشوده است، و بازخواست کردنى نیست. اما آن که آمرزیدنى نیست، همتا انگاشتن براى خداست  که بزرگترین ظلمهاست  و خدا در قرآن فرمود: همانا خدا شرک آوران را نخواهد بخشود. اما ستمى که بر بنده ببخشایند، ستم اوست بر خود به برخى کارهاى ناخوشایند. اما آن که واگذاشتنى نیست، ستم کردن بندگان است بر یکدیگر که آن را قصاصى است هر چه دشوارتر.


طبق فرمایش حضرت، ظلم و ستم کردن از سه حال خارج نیست:

۱- ظلم به خالق هستی بخش (ظلم غیرقابل آمرزش):  

شریک قرار دادن برای خدا از بزرگترین ظلم‌ها است. آگاه باشیم که این نوع شرک، شدت و ضعف دارد. شدیدترین آن افرادی هستند که کاملا مشرک و بت پرست هستند مثل گاوپرست‌ها و ... . موارد شرک ضعیف هم مثل افرادی که به وعده‌های خدا باور ندارند. در کنار خدا به رییس و فلان شخصیت پولدار امید بسته‌اند، خدا را به تنهایی عامل روزی رسان و قادر مطلق نمی‌دانند.

 مثل کسانی که گمان می‌کنند آنها روزی رسان فرزندانشان هستند و از ترس فقیر شدن بچه‌هایشان را می‌کشند. تعجب نکنید! بله آنها قاتل هستند! کسانی که براحتی و از ترس فقر و نداری بچه‌هایشان را سقط می‌کنند مرتکب قتل عمد شده‌اند و مبتلا به شرک .

۲- ظلم به خود (ظلم قابل آمرزش):

گناهانی که ما همگی، کم یا زیاد، مرتکب می‌شویم در حقیقت ظلم به خودمان است. خداوند گناهانی که ضررش فقط به خود ما می‌رسد به راحتی و با یک توبه می‌بخشاید.

۳- ظلم به دیگران (ظلمی که واگذاشته نمی‌شود):

ظلم به دیگران فقط با قصاص و جبران کردن قابل بخشش می‌شود. ظالم باید حق مظلوم را بدهد و او را راضی کند، سپس توبه کند آنگاه قطعا خداوند می‌بخشاید. 


مطالب بیشتر:




گوهر نویس


حضرت امیر علیه السلام در توصیف قرآن فرمودند:

بدانید که این قرآن پندگویى است که فریب ندهد، و راهنمایى است که گمراه نکند، و حدیث خوانى است که دروغ نگوید، و کسى با قرآن ننشست جز که چون برخاست افزون شد یا از وى کاست: افزونى در رستگارى، و کاهش از کورى  و دل بیمارى.


آیا تا به حال بطور جدی و به عنوان یک کتاب ماورایی و معجره آسا به قرآن نگاه کرده‌اید؟!

چرا ما مسلمان‌ها باور نداریم که این قرآن معجره جاوید است؟ یعنی همین امروز، همین لحظه دارد با ما حرف می‌زند. پند و اندرزی شگرف می‌دهد، پندی که به پهنه تاریخ خلقت بشر پشتوانه و تکیه‌گاه منطقی و الهی دارد.

همین امروز قرآن را بردارید و باز کنید، آیاتی که آمده را با ترجمه و تفسیر کوتاهی مطالعه کنید. امروزه همه‌ی امکانات جستجو و تحقیق مهیّا است فقط کافی است در دنیای اینترنت جستجو کنید. خودتان را بطور جدّی مخاطب آیات قرار دهید! باور کنید که خدا دارد با شما حرف می‌زند؛ قطعا این کلام حضرت امیر علیه السلام را تأیید می‌کنید که رستگاری و روشنی قلب شما را افزوده و کوری دل شما را کاهش داده است. یکبار امتحان کنید ضرر ندارد...! 


مطالعه بیشتر:

تنها راه ریشه کن کردن بدی‌ها

گوهر نویس


حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند:

... همانا رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مى فرمود: « گرداگرد بهشت را دشواریها فراگرفته است، و گرداگرد دوزخ را هوس دنیا»  بدانید که چیزى از طاعت خدا نیست جز که با کراهت انجام گیرد، و چیزى از معصیت خدا نیست جز که با میل و رغبت. پس خدا بیامرزد کسى را که شهوت را مغلوب کند، و هواى نفس را سرکوب.

بله این یک سنّت الهی است که بندگی کردن و بهشتی شدن همیشه با سختی کشیدن و مجاهده با نفس، همراه بوده است و معصیت کردن  همیشه موافق امیال حیوانی انسان و کاری راحت و مورد دلخواه  بشر.

انسان در طول زندگی طبق سنت الهی بر سر دوراهی‌های خوبی و بدی قرار می‌گیرد تا با اختیار و آگاهی خود یک طرف را انتخاب کند. اگر چنین نبود، سنت آزمایش الهی محقق نمی‌شد. بطور طبیعی انسان به گناه و پیروی از خواهش‌های نفسانی گرایش دارد و شیطان هم با وسوسه های خود آن را تقویت می‌کند و اینجاست که میدان کارزار است و مرد می‌خواهد تا بر شهوات و هواهای نفس خود غلبه کند. 

حتما همه شما تجربه کردید وقتی را که بخاطر خدا چشم بر گناهی بسته‌اید و آنگاه چنان لذتی در جان و قلب شما ریخته که از لذت آن گناه بسیار بیشتر و شیرین‌تر است. اگر تجربه نکردید حتما یکبار امتحان کنید!  


مطالعه بیشتر:

توجه به اوصاف بهشت و جهنم یک عامل انگیزاننده قوی

گوهر نویس


مولا امیرالمومنین علیه السلام در موعظه و توبیخ یاران بی‌وفایش می‌فرماید:

اى بى خبران ... گوسفندى را مانید که چَرَد تا فربه شود و زیر کارد رود، و نداند از آن، چه خواهند، و با او چه کنند.! اگر بدان نیکى کنند روز خود را، روزگارش پندارد، و سیرى اش را پایان کار۱.


در طول تاریخ بشر اکثر مردم ، بی‌خبرانی بودند و هستند که  آنچنان زندگی گوسفندی خود را نشخوار می‌کنند که انگار نه انگار دنیای دیگری هم وجود دارد.چه ثروتمندان و چه فقرا! فرقی هم  نمی‌کند!

آنها که ثروتمندند ، حرص و طمع باعث می‌شود که فقط بچرند و فربه شوند. اصلا به پایان کار و هدف زندگی خود نمی‌اندیشند. گوسفند هم اگر می‌دانست غذایش می‌دهند تا چاق شود و در آخر چاقوی تیز به گلویش می‌نهند، هرگز این چنین حریصانه نمی‌خورد!

آنها که فقیرند، به دنبال لقمه نانی به هر کاری دست می‌زنند، انگار که تمام هدف زندگی سیری شکم‌شان است. هیچ‌گاه به پایان حقیقی زندگی  و هدف خلقت۲ نمی‌اندیشند.

بنابراین مثل گوسفند نباشیم!  

گوهر نویس


حضرت امیر علیه السلام در ادامه صفات پیامبر اکرم صل الله علیه و آله می‌فرمایند:

... تا نزد قاضى نمى رفت حجت نمى آورد و کسى را که عذرى داشت سرزنش نمى نمود، تا عذرش را مى شنود. از درد شکوه نمى نمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود. آنچه را مى کرد مى گفت و بدانچه نمى کرد دهان نمى گشود. اگر با او جدال مى کردند خاموشى مى گزید و اگر در گفتار بر او پیروز مى شدند، در خاموشى مغلوب نمى گردید. بر آنچه مى شنود حریصتر بود تا آنچه گوید، و گاهى که او را دو کار پیش مى آمد مى نگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتراست تا راه مخالف آن را پوید. بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشى گرفتن. و اگر نتوانستید، بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن.

ادامه صفات پیامبرصل الله علیه و آله در بیان حضرت امیر علیه السلام  :

۶- زود قضاوت نمی‌کرد. ابتدا عذر و دلیل شخص خطاکار را می‌شنید و بعد نظر می‌داد.

۷- در هنگام جراحت یا بیماری آه و ناله نمی‌کرد، شکوه و داد و فریاد به راه نمی‌انداخت. بله بعد از بهبودی شاید یادی از شدت دردهایش می‌کرد.

۸- هر چه را قبلا خودش عمل نموده بود، به بقیه سفارش می‌کرد. 

۹- اگر با او دعوا و جدال می‌کردند، خاموش می‌ماند مگر اینکه گفتار شبهه کننده‌ای باشد و نیاز به پاسخ داشته باشد، آنگاه لب به سخن می‌گشود.

۱۰-  بیشتر شنونده بود تا گوینده.

۱۱- هر گاه دو کار مساوی و یکسان جلوی او قرار می‌گرفت ، نگاه می‌کرد که کدام کار به خواهش نفس نزدیکتر است همان را مخالف می‌کرد و کار سخت‌تر را انتخاب می‌نمود.

نکته: در نهایت حضرت امیر علیه السلام  می‌فرماید: بر شما باد دستیابی به چنین خصلت‌هایی. یعنی گمان نکنید این ویژگی‌ها مخصوص پیامبر صل الله علیه و آله بوده و دیگران نمی‌توانند به آنها برسند بلکه باید تلاش کنند به هر مقدار که می‌توانند خود را به چنین خصلت‌هایی عادت دهند.


مطالب بیشتر:

گوهر نویس

 

حضرت امیر علیه السلام می‌فرمایند:

در گذشته مرا برادرى بود که در راه خدا برادریم مى نمود. خردى دنیا در دیده اش وى را در چشم من بزرگ مى داشت، و شکم بر او سلطه اى نداشت، پس آنچه نمى یافت آرزو نمى کرد و آنچه را مى یافت فراوان به کار نمى برد. بیشتر روزهایش را خاموش مى ماند، و اگر سخن مى گفت گویندگان را از سخن مى ماند و تشنگى پرسندگان را فرو مى نشاند. افتاده بود و در دیده ها ناتوان، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان...


حضرت علی علیه السلام صفات اساسی پیامبر اکرم صل الله علیه و آله را اینگونه معرفی می‌فرماید:

۱- برادری می کرد در راه خدا. یعنی یار و یاوری مخلص و با محبّت بود، در عین حال فقط خشنودی خدا را در نظر داشت.

۲- دنیا و آنچه در آن است در نظرش کوچک و بی‌ارزش بود. دنیا را برای آماده کردن توشه‌ی آخرت می‌خواست نه برای خوش‌گذارنی و لذت.

۳- او بنده‌ی شکمش نبود، بلکه شکمش بنده‌ی او بود. هر خوردنی که در اختیارش نبود، آرزو نمی‌کرد و آنچه هم که در اختیارش بود به اندازه مصرف می ‌کرد.

۴- اصل اولی برای او سکوت بود. در بین اصحاب و در دورهمی‌ها سخن نمی‌گفت مگر آنکه پرسشی از او می‌شد. 

۵- بسیار متواضع بود. به ظاهر افتاده و ناتوان بود اما در میدان کار مانند شیر، قوی و سریع عمل می‌کرد.

 

مطالب بیشتر:

بخشی از وصیت نامه مولایمان حضرت علی علیه السلام

از هر نوع مرگی که فرار کنی به سراغت می‌آید

ویژگی‌های فتنه در کلام حضرت امیر علیه السلام

گوهر نویس


حضرت علی علیه السلام فرمودند:

هر گاه خدا بنده اى را خوار دارد، او را از آموختن علم بر کنار دارد.


علم، عزّت می‌آورد و جهل، خواری. اینکه مقام معظم رهبری بارها و بارها بر روی رشد علمی کشور تأکید می‌کنند، ریشه در این کلام امیرالمومنین علیه السلام دارد. ملتی که از لحاظ دستاوردهای علمی و صنعتی پیشرفت کرده باشد در عرصه بین‌المللی محترم و سربلند است. 

علمی که ریشه‌هایش در ایمان و تقوا رشد پیدا کند، علم نافع خواهد بود و چنین علمی در نهایت منجر به رشد و بالندگی مادی و معنوی فرد و جامعه خواهد شد. در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی ، باید اعتراف کنیم که هر جا دانشمندان ما با ایمان و روحیه جهادی و با خودباوری کاری را شروع کردند، موفق و سربلند آن کار را به پایان رسانده‌اند. به عنوان نمونه در مراکز دانش بنیان، فناوری نانو ، فناوری هسته‌ای و صنایع موشکی به پیشرفت‌های فوق العاده‌ای دست پیدا کرده‌ایم. اما هر جا از تهدیدهای دشمن ترسیدیم و گول لبخند‌های جان کری و اوباما را خوردیم، با خفت و خواری شکست خوردیم، مثل توافق ننگین برجام که نتیجه‌ای جز به هدر دادن فرصت‌ها نداشت.

وقتی مسئولین ما از تجربه‌های بدعهدی آمریکا و اروپا درس نگیرند و به هشدارهای دلسوزان نظام خصوصا رهبری عزیزمان توجه نکنند، خوار و ذلیل خواهند شد. دودش هم به چشم همه‌ی مردم می‌رود چه آنها که چنین دولتمردانی انتخاب کردند و چه آنها که مخالف این تفکر هستند. 

نکته: مواظب باشیم که در انتخابات‌های بعدی ، اشتباه را تکرار نکنیم و جریان سازش‌کار و غرب‌گرا را کنار بزنیم... ان‌شاءالله. 


مطالب بیشتر:

چه چیز برای جلب محبت سودمندتر است؟

ماجرای أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَ‏ حُسَیْناً

گوهر نویس


سلام و عرض ادب خدمت همه مخاطبین فرهیخته‌ی وبلاگ گوهرنویس

گوهر نویس