حضرت امیر علیه السلام قبل از شهادت در خطبهای فرمودند:
اى مردم! هر کس مرگى را که از آن گریزان است به هنگام فرار خواهد دید. دوران زندگى انسان، میدان رانده شدن اوست در جهان، و گریختن از مرگ، رسیدن است بدان…
همه ما کم و بیش از مرگ میترسیم! میل به جاودانه بودن را خود خدا در وجود همه انسانها قرار داده است و فرار از مردن یک أمر طبیعی است. چون همهی ما در برابر خطرات مرگبار به دنبال حفظ جان خود هستیم و البته حفظ جان از واجبات است.
اما نکتهای که وجود دارد این است که برای خدا و در راه خدا و بخاطر محبت به یگانه خالق هستی بخش، زندگی کردن لذت بخش است و وقتی خود را به خدا بسپاری و به همهی آنچه که برایت اتفاق میافتد به دید هدیهای از طرف معشوق نگاه کنی دیگر از مرگ گریزان نیستی بلکه همیشه منتظر در آغوش کشیدن مرگی هستی که تو را در دامان معشوق میاندازد!
باید در نحوهی مردن تسلیم أمر الهی باشیم و هر کس که از نوعی از مردن بترسد و از آن فرار کند ، در همان حال فرار دچار همان نوع مرگ میشود. جمله اول عبارت حضرت همین نکته را گوشزد میکند . یکی از دوستان ما همیشه میگفت من از این ماشینهای زامیاد آبی میترسم! میترسم آخرش با یکی از همینها تصادف کنم! در نهایت در یک روز گرم تابستانی به طرز عجیبی با یک ماشین زامیاد آن هم آبی شاخ به شاخ میشود و در جا تسلیم مرگ ! خدایش رحمت کند.
مطالب بیشتر:
خوابگردها
وقت شما تمام شد، تشریف ببرید!
دنیا؛ نصیحتگری صادق
پی نوشت:
ابتدای خطبه ۱۴۹ با ترجمه استاد شهیدی