گوهرنویس

سیری در امواج خروشان اقیانوس بی‌کران نهج البلاغه

گوهرنویس

سیری در امواج خروشان اقیانوس بی‌کران نهج البلاغه

گوهرنویس
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عشق حقیقی» ثبت شده است

قطعه‌ای از دعای ابوحمزه ثمالی:

اللهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَمْلَأ قَلْبِی حُبّا لَکَ وَ خَشْیَةً مِنْکَ وَ تَصْدِیقا بِکِتَابِکَ وَ إِیمَانا بِکَ

(خدایا از تو درخواست مى کنم که دلم را از محبّت و خشیتت، و باور به کتابت، و ایمان به وجودت، پر کنی.)

ابتدا باید دلمان را خالی کنیم، خالی از محبّت به دنیا، خالی از حرص و طمع و خالی از آرزوهای طولانی و هوس‌های تمام نشدنی. وقتی توخالی شدیم، حالا باید دلمان را ذرّه ذرّه پر کنیم از محبّت به خدا و اولیای خدا. باور و ایمان قلبی به خدا به همراه عمل خالصانه باعث می‌شود، بیشتر و بیشتر دوستش بداریم. وقتی عشق به خدا زیاد و زیادتر شد، تواضع و خشیّت وصف‌ناپذیر و لذت‌بخشی را تجربه خواهیم کرد. به امید رسیدن به این مقام عالی ان شاءالله

 

مطالب بیشتر:

عشقم به‏ تو واسطه‏‌ام به پیشگاه توست

تو دائم و دقیق نگاهم می‌کنی

گوهر نویس

بسم الله و بالله و فی سبیل الله

بهترین عملی که در شب‌های سرنوشت ساز قدر می‌توان انجام داد، اشک ریختن است. به هر بهانه‌ای که شده، اشک بریزیم و در درگاه عشق حقیقی ، خدای مهربان تضرع کنیم. اشک بریزیم به یاد مظلومیّت امیرمومنان علی علیه السلام ، به یاد لب‌های ترک ترک شده مولایمان اباعبدالله علیه السلام ، به یاد گناهان خودمان و ...

لحظاتی با نوحه مداح دلسوخته حاج جواد شکری به سینه بزنیم و همدیگر را دعا کنیم.

شب قدر و شب وصل و شب دیدار یار آمد

پس از آن بی‌قراری‌ها سحرگاه قرار آمد

 

 

 

 

گوهر نویس

فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی:

یَا حَبِیبَ مَنْ تَحَبَّبَ إِلَیْکَ وَ یَا قُرَّةَ عَیْنِ مَنْ لاذَ بِکَ وَ انْقَطَعَ إِلَیْکَ

(اى محبوبِ کسی ‌که به تو دوستى ورزید، اى نور چشمِ کسی که به تو پناه آورد و براى رسیدن به تو از دیگران گسست)

ای خدای من، ای محبوبم آنقدر مهربان و دوست داشتنی هستی که تا ما ابراز محبت می‌کنیم تو عکس العمل نشان می‌دهی و ما را در آغوش پر از آرامش و نور خود فرو می‌بری. گاهی می‌شود که در تنگنا و فشار روحی قرار می‌گیریم، چشمان بی‌رمق‌مان دور می‌چرخد تا پناهگاه مطمئنی پیدا کند. گاهی حتی پدر و مادر و همسر و دوست و فرزند درکت نمی‌کنند یا نمی‌توانند درکت کنند، بی‌پناه می‌شوی، اینجاست که با اندک توجهی خالصانه به خدا آنچنان غرق در آرامش می‌شوی که وصف لذتش هم ممکن نیست. تا نچشی نمی‌فهمی! پس سعی کن بچشی!

مطالب بیشتر:

عشقم به‏ تو واسطه‏‌ام به پیشگاه توست

تو دائم و دقیق نگاهم می‌کنی

گوهر نویس

فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی:

مَعْرِفَتِی یَا مَوْلایَ دَلِیلِی عَلَیْکَ وَ حُبِّی لَکَ شَفِیعِی إِلَیْکَ ... أَدْعُوکَ یَا سَیِّدِی بِلِسَانٍ قَدْ أَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ . رَبِّ أُنَاجِیکَ بِقَلْبٍ قَدْ أَوْبَقَهُ جُرْمُهُ أَدْعُوکَ یَا رَبِّ رَاهِبا رَاغِبا رَاجِیا خَائِفا إِذَا رَأَیْتُ مَوْلایَ ذُنُوبِی فَزِعْتُ وَ إِذَا رَأَیْتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ.

(اى مولاى من ، معرفتم راهنمایم به سوى تو، و عشقم به‏ تو واسطه ‏ام به پیشگاه توست،... اى آقایم تو را به زبانى می خوانم که گناهش او را ناگویا نموده، و با دلى با تو مناجات می کنم که جرمش او را هلاک ساخته، تو را می خوانم اى پروردگارم در حال هراس و اشتیاق و امید و بیم، مولاى من هرگاه گناهانم را می بینم بی تاب می گردم، و هرگاه کرمت‏ را مشاهده می کنم، به طمع می افتم)

 خدایا می‌دانی چرا در خانه‌ات آمده‌ام با اینکه می‌دانم استحقاق جواب تو را ندارم؟ محبتی که از تو توی دلم مانده من را کشانده به سوی تو. نقل شده در دوران امام سجاد علیه السلام زمانی که قطحی همه جا را فرا گرفته بود، مردم دور مدعیان سیر و سلوک جمع می‌شدند و می‌گفتند بیاید دعا کنید، خشکسالی بدبختمان کرده است. آنها هی طواف می‌کردند و ناله می‌زدند، اثری نبخشید. یک روز دیدند عزیز برومندی وارد شد. آرام آرام آمد. نگاه کرد و گفت: چرا دعا نمی‌کنید، باران ببارد. گفتند : هر چه دعا کردیم و ناله زدیم فایده‌ای نداشت. گفت: بروید کنار. آمد پای کعبه، سر به سجده گذاشت و گفت:« خدایا به خاطر محبّتی که به من داری مردم را سیراب کن. » ناگهان ابرها وارد شدند و باران سنگینی شروع شد. دورش جمع شدند و گفتند: تو چطور جرأت کردی اینگونه با خدا حرف بزنی؟  فرمود: « شما هم اگر مطمئن باشید خدا دوستتان دارد می‌توانید از او بخواهید.» گفتند: از کجا می‌دونی خدا دوستت داره. فرمود: اگر دوستم نداشت به خانه‌اش دعوتم نمی‌کرد. ایشان آقا زین العابدین بود. ببینید چه قوت قلبی و چه اطمینانی به خدایش دارد.

خدایا وقتی به خودم و گناهانم نگاه می‌کنم دادم بلند می‌شود اما وقتی به کرم و لطف تو نگاه می‌کنم طمع می‌کنم.

مطالب بیشتر:

تکبّر،ترس و بخل بهترین صفات زن

دنیا همچون گرد کاهی بی ارزش

گوهر نویس

بسم الله الرحمن الرحیم


رسول خدا صل الله و علیه و آله برای صرف غذا منزل یکی از اصحاب دعوت بودند، از مسجد خارج شدند و عده‌ای از اصحاب  به دنبال ایشان روانه شدند. امام حسین علیه السلام که کودکی شیرین و زیبا می‌نمود در کوچه با همسالان خود مشغول بازی بود. پیامبر صل الله و علیه و آله بسوی او رفتند تا در آغوشش بگیرند، حسین علیه السلام با خنده‌ای کودکانه از دست پدربزرگ فرار کرد. پیامبر صل الله و علیه و آله با لبخندی دلنشین و عمیق به دنبال او دویدند و بعد از چند بار  تعقیب و گریز نوه دوست داشتنی خود را به آغوش کشیدند. یک دست خود را پشت گردنش و دست دیگر را زیر چانه او گرفتند و بالا آوردند، لب و گونه و چانه‌اش را بوسه باران کردند و فرمودند: حسین علیه السلام از من است و من از حسین علیه السلام ، خداوند دوست‌دار کسی است که حسین علیه السلام را دوست بدارد[1].

آری اینجا عشق و عاشق و معشوق یکی شدند، تا دست در دست هم برای هدایت امت آخرین پیامبر خدا صل الله و علیه و آله بکوشند. امام حسین علیه السلام عاشق خداست و همزمان خودش معشوق خداست. خداوند آنقدر حسین علیه السلام را دوست دارد که دوستداران او را هم دوست می‌دارد. عشق حقیقی ، عاشق حقیقی  و معشوق حقیقی همه و همه حسین علیه السلام است و بس.

جناب سعدی می‌فرماید:

ما از تو به غیر تو نداریم تمنّا .................. حلوا به کسی ده که محبّت نچشیده

مولای من با شنیدن نام تو جگرم می‌سوزد ، قلبم می‌شکند و چشمم می‌جوشد. ما مزّه شیرین عشق و محبّت تو را چشیده‌ایم ، چاره و درمان سوز جگر ما فقط خود خودت هستی ! مولای ما حسین علیه السلام جان! قلب ما را به معرفت و محبّت خودت نورافشانی بنما!

 

گوهر نویس

 


حضرت امیر علیه السلام در توصیف فرد عاشق می‌فرمایند:

... و هر که عاشق چیزى شود، دیده اش را کور سازد و دلش را رنجور سازد. پس به دیده بیمار بنگرد و به گوش بیمار بشنود. خواهشهاى جسمانى پرده خردش را دریده، دوستى دنیا دلش را میرانیده، جان او شیفته دنیاست و او بنده آن است.

نکته ۱:

باید توجه داشت که مراد حضرت از چنین عاشقی ، عاشق دنیا و آلودگی‌های دنیا است، و عشق هم به معنای دوست داشتن بی حد و حصر و بدون پشتوانه فکری و اعتقادی است. چنین عاشقی ، دیده‌اش کور می‌شود و بدی‌ها و کثافات معشوقش(دنیا) را نمی‌بیند.

نکته ۲ :

 یگانه عشقی که چشم انسان را بینا می‌کند و دلش را مالامال از شادی و بهجت می‌کند عشق به خدا است ، در این عشق ، معشوق خدای زیبا و زیبا آفرین است که سراسر نور و محبت است. خدایا ای معشوق بی‌همتا و یگانه، معرفت و محبت ما را به خودت و به اولیای خودت(معصومین سلام الله علیهم اجمعین) را روز به روز  بیشتر بفرما.


مظالعه بیشتر:

نمونه‌ای از علی‌وار زیستن

عناصر سه‌گانه حفظ شخصیت

از خلقت آدمی شگفت گیرید!

کی باید از خدا ترسید؟!

گوهر نویس