گوهرنویس

سیری در امواج خروشان اقیانوس بی‌کران نهج البلاغه

گوهرنویس

سیری در امواج خروشان اقیانوس بی‌کران نهج البلاغه

گوهرنویس
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۷ مطلب با موضوع «خودشناسی» ثبت شده است

ضمن تبریک پیروزی تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران

 

یکی از توصیه‌های علمای اخلاق این است که انسان همیشه به نفس خود بد بین باشد و از جهت قرب به خدا، خود را از هم کمتر پندارد تا انگیزه تلاش برای رسیدن به مقامات بالاتر را از دست ندهد.

جناب سعدی در حکایتی می‌گوید:

یکی از بزرگان به محفلی اندر ، همی ستودند و در اوصاف جمیلش مبالغه کردند ؛ سر برآورد و گفت: من آنم که من دانم!

شخصم به چشم عالمیان، خوب منظر است .......... وز خبث باطنم سر خجلت فتاده پیش

طاووس را به نقش و نگاری که هست، خلق ........ تحسین کنند و او خجل از پای زشت خویش

گوهر نویس

حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند:

 آبرویت نریخته مانَد تا خواهش آن را بچکاند، پس بنگر که آن را نزد که مى ریزى.


هر یک دانه درخواست و خواهش از دیگران مانند قطره‌ای از آبروی انسان است که در مقابل پای فردی که از او درخواست می‌شود، می‌چکد. بنابراین باید سخت مواظب بود که این قطرات ارزشمند را نزد کسی خرج کرد که وارسته به صفات اخلاقی الهی است. کسی که به واقع بنده‌ی خدا و باتقوا است.

خوشا به حال افرادی که این قطرات درخشان آبروی خود را فقط و فقط نزد یگانه خالق مهربان و عادل و حکیم می‌ریزند. اشک چشم آنها با قطرات آبرو مخلوط می‌شود و به بهترین خریدار عالم هستی عرضه می‌شود و او به بهترین و عادلانه‌ترین و حکیمانه‌ترین شکل، اشک او را می‌خرد و بهایی به او می‌بخشد که تصورش هم در عالم دنیا ممکن نیست.


مطالب بیشتر:

گوهر نویس


حضرت امیر علیه السلام می‌فرمایند:

پسر آدم را با ناز چه کار که آغازش نطفه بوده است و پایانش مردار. نه روزى خود دادن تواند و نه تواند مرگش را باز راند!


آدمی را چه به تکبّر و غرور! انسانی که آغازش مایعی بدبو و پایانش جامدی گندیده و متعفّن است چطور به خودش اجازه می‌دهد دربرابر خداوند قهّار گردن‌فرازی و قلدری کند؟!!!

انسانی که حتی نمی‌تواند روزی خود را تهیّه کند، بله نمی‌تواند. اگر همین آب که مایه‌ی حیات است نباشد، چه می‌شود؟ اگر همین خاک که به خیال ما خیلی بی‌ارزش است نباشد، چه می‌شود؟ اگر نور خورشید نباشد، چه می‌شود؟ 

اگر آب و خاک و نور خورشید نباشد هیچ موجود زنده‌ای از حیوانات و گیاهان وجود نخواهد داشت. پس ای انسان چگونه می‌توانی شکم خودت را سیر کنی اگر خدا  نخواهد روزی‌ات دهد؟!

ای انسان تو که نمی‌دانی تا کی زنده هستی، نمی‌دانی آیا یک ساعت دیگر هستی یا فقط جسمی خشک شده و منتظر دفن خواهی بود!؟ چگونه این چنین مستانه به دنبال جمع کردن پول هستی!؟ 

پس ای آدمیزادِ متکبّر و پرافاده، کمی کمتر ناز کن و به خودت بیاندیش. فکر کن از کجا آمدی؟ و به کجا می‌روی؟ و آمدنت بهر چه هست؟!

 

مطالب بیشتر:

خداوند دنیا را براى دوستانش نگزید

توصیف آنان که خواهان دنیا نیستند!

شادی با اندک دنیا شاخصه دنیاپرستان

چهار ویژگی منحصر به فرد دنیا

گوهر نویس


حضرت امیر علیه السلام فرمودند:

اى مردم! خوشا کسى که پرداختن به عیب خویش وى را از عیب دیگران باز دارد. خوشا کسى که در خانه نشیند و قوت خود خورد، و به فرمانبردارى پروردگار روى آرد، و بر گناه خود بگرید تا سرگرم کار خویش باشد و مردم را از گزند خود آسوده گذارد.


چه خوب است اگر ساعتی از روز را به خودمان اختصاص دهیم. ساعتی در خانه‌ی خودمان که امن‌ترین نقطه جهان برای ماست، به فکر فرو رویم. به خودمان و کارهایی که کرده‌ایم و می‌کنیم فکر کنیم. به خود بگوییم: اگر این کار را دیگران انجام می‌دادند ما چگونه قضاوتشان می‌کردیم!؟

اگر رسیدیم به اینکه کارمان اشتباه بود و عیب از خودمان است، سر در گریبان برده و به خودمان، به هدف و آینده‌مان فکر کنیم. سرگرم اصلاح کار خویش باشیم تا دیگران از گزند ما و اعمال ما در آسایش باشند. 

خیلی خوب است که گاهی با خود و خدایمان خلوت کنیم. در خلوت خانه‌ به خالق مقتدر خود فکر کنیم و بر گناهان خود بگریم. گریه‌ای که تنها دلیلش خدا و محبت به خدا باشد، خیلی خیلی آرامش بخش است و دل زنگارگرفته آدمی را پاک  و نورانی می‌کند. 


مطالب بیشتر:

سستى دل را با پایدارى درمان کن

پی نوشت:

آخر خطبه ۱۷۶ با ترجمه استاد شهیدی


گوهر نویس


حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند:

اندکى که با آن بپایى به از بسیارى که از آن دلگیر آیى.

همه‌ی ما تجربه کردیم ، هر وقت کار سنگینی به عهده‌ گرفتیم، همان اول کار خسته و ناامید شدیم. چون کارمان پیش نمی‌رود و دلزده می‌شویم. اما اگر کاری که به عهده می‌گیریم اندازه توان و ظرفیت علمی و عملی ما باشد، مرحله به مرحله کارمان جلو می‌رود و همین یک تقویت و تشویق درونی برای ادامه کار می‌شود.

در سیر و سلوک معنوی هم همین قاعده وجود دارد. علما و عارفان طریق می‌گویند ابتدا اندازه توان خود مستحبات را انجام دهید. مثلا برای نماز شب همان ابتدا تصمیم نگیرید که یازده رکعت با تمام مستحبات بخوانید بلکه کم کم نفس خود را عادت دهید. ابتدا فقط یک رکعت نماز وتر را بخوانید بعد از مدتی دو رکعت ، دو رکعت به آن اضافه کنید. اگر هم نمی‌توانید بر همین یک رکعت مداومت داشته باشید، حضرت امیر علیه السلام همین نکته را گوشزد فرموده که کار اندکی که تداوم داشته باشد خیلی بهتر و امیدوار کننده تر است نسبت به کار زیادی که باعث خستگی و دلمردگی انسان شود.

استاد سخن سعدی بزرگ می‌فرماید:

رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود... رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود.


مطالب بیشتر:

 بر مرگ پیشى گیرید

کلام حضرت علی ع در توصیف عاشق

انواع صدقه دادن و فوائد آن

قرآن بهترین بهار دلها

گوهر نویس


حضرت علی علیه السلام خطاب به انسان‌ها می‌فرمایند:

اى آفریده راست اندام، و پدیده‌ی نگاه‌دارى شده در تاریکیهاى ارحام، و در پرده هایى نهاده و هر پرده بر دیگرى فتاده. آغاز شدى از آنچه برون کشیده شد از گل و لاى، و نهاده شدى در آرامگاهى بر جاى، تا مدتى که دانسته است و زمانى که قسمت شده است. در دل مادرت مى جنبیدى .... پس چه کسى تو را راه کشیدن خوراک از پستان مادر نمایاند؟


مولایمان علی علیه السلام نعمت‌هایی از خداوند را به ما گوش‌زد می‌فرمایند که معمولا از آنها غافل هستیم، همین راست اندامی، تصور کنید اگر استخوان دست و پا منحنی شکل بود، چقدر بد ترکیب و بدقواره می‌شد! یا فرض کنید پوست کف دستمان این شیارهای به شکل ۱۸ و ۸۱ را نداشت، چگونه دستمان را مشت می‌کردیم؟! اگر پوست کف دست و پوست انگشتان صاف بود و این سه شیار را نداشت چه می‌شد؟! احتمالا با هر بار مشت کردن دست ، پوست جمع می‌شد و درد می‌گرفت. هیچ گاه به این نعمت‌ها فکر کرده بودید؟!


 تاریکی رحم مادر و نحوه خلقت انسان نکته‌ی بعدی است که حضرت توضیح می‌دهند. در نهایت نعمت بزرگ دیگری را گوشزد می‌فرمایند، اینکه کودک بعد از تولد مستقیم سراغ سینه مادر می‌رود و شیر را پمپاژ می‌کند تا رگ‌ها به جنبش افتد و جریان شیر آغاز شود، چه کسی این راه را به نوزاد تازه متولد شده یاد داده است؟ آیا با یادگیری مشاهده‌ای یاد گرفته است؟! بچه‌ای که هنوز چشم‌هایش بسته است و نور دنیا برایش کور کننده است چگونه مشاهده کرده !  قدرت و حکمت و رحمت خدا را باید در نوزادان دید و لذت برد.


باید با دیدن نوزاد معرفت و محبت خود را به خدای خالق حکیم افزایش داد. مگر نمی‌بینی که آرواره‌های دهان نوزاد آنقدر قوی هستند که با مکشی قدرتمند شیر را از شیرازه‌ی جان مادر بیرون می‌کشند. آن هم چه زیبا و دقیق ... ! 


مطالب بیشتر:

 وظیفه‌ی آن کس که خدا او را مالى بخشد


زمین و آسمان را برای مصلحت شما برپاشان داشته‌اند


کاهش میوه درختان و نباریدن باران نتیجه گناه بندگان


 

دنیا زدگی نتیجه جهالت ماست

گوهر نویس


حضرت امیر علیه السلام می‌فرمایند:

بدان! هر کرده‌اى چون میوه‌اى است که از گیاهى رسته است، و هیچ گیاه را از آب بى نیازى نیست، و آبها گونه گون بود. آنچه آبیارى‌اش نیکو، درختش نیکو و میوه‌اش شیرین است، و آنچه آبیاری‌ا‌ش پلید، درختش پلید و میوه اش تلخ است.

هر عمل ما مثل میوه‌ای است که ثمره‌ای تلاش شبانه‌روزی یک گیاه است، مهمترین ماده‌ی مورد نیاز این گیاه آب است. آب این ماده‌ی حیاتی انواع مختلفی دارد: از آب صاف و پاکیزه باران، آب زلال و درخشان چشمه‌ها و آب معمولی  گرفته تا آب شور ، آب لجن‌زار و شوره زار و آب گندیده که سگی در آن کرم‌زده باشد! همه‌ی این‌ها آب است و درختان و گیاهان را رشد می‌دهد، همین آب باعث رشد میوه می‌شود.

عملی که از ما انسان‌ها سر می‌زند مقدمات زیادی می‌طلبد، اول انگیزه و شوق به سوی آن عمل در ما ایجاد می‌شود. دوم اراده کردن و حرکت دادن ماهیچه‌ها به سوی آن عمل مطلوب رخ می‌دهد و ... ، در همه‌ی این مقدمات نیّت ما حرف اصلی را می‌زند. اگر هدف زندگی دنیا که همان عبودیّت و بندگی خداست را درک و باور کرده باشیم، آنگاه تمام حرکات و سکنات ما به نیّت الهی پیش می‌رود. آب و غدا می‌خوریم و حتی نفس می‌کشیم به نیت کسب قدرت برای بندگی خدا، کسب و کار حلال دست و پا می‌کنیم به  خاطر اینکه خدا دوست دارد و خدا دستور داده ، لذت‌های حلال مثل رابطه زناشویی با همسر هم اگر با نیّت خدایی و کسب رضایت خدا باشد همه‌اش عبادت است.

بنابراین عمل ما مانند میوه‌ای است که اگر با آب گوارای بندگی و نیّت خالصانه آبیاری شود نتیجه‌اش شیرین و نهایتش رسیدن به قرب الهی است ، اما اگر این میوه با آب گندیده گناه و ریا آبیاری شود نتیجه‌اش چیزی جز دوری از خدا و تلخی زندگی در دنیا و آخرت نیست. 


مطالب بیشتر:

اى بنده خدا در گفتن عیب کسى که گناهى کرده است، شتاب مکن!

فقط چهار انگشت فاصله میان حق و باطل

 ضمانت روزی و حاجات زائرین امام حسین علیه السلام

چرا می‌گوییم حماسه اربعین؟!

گوهر نویس


حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند:

بدان که هر ظاهرى را باطنى است که بر مثال آن است، آنچه ظاهرش پاکیزه بود باطن آن نیز آنچنان است، و آنچه ظاهرش پلید است، باطن آن نیز پلید است...


یک روز جوانی را دیدم با موهای تیغ تیغی و ابروهای اصلاح کرده، عکس اسکلت ناقص الخلقه‌ای روی سینه‌ی تی شرتش برق می‌زد. زانوی شلوارش نخ نخ و پلاسیده بود، می‌گفت: آدم باید دلش پاک باشه ،اصلا خدا کنه دلت پاک باشه، ظاهر که مهم نیست!  

به نظر می‌رسد که ارتباط بین ظاهر و باطن دوطرفه است، یعنی ظاهر روی باطن تأثیر می‌گذارد و باطن هم روی ظاهر. این کلام حضرت بر روی تأثیر ظاهر انسان بر باطنش تأکید دارد و جواب قاطعی است به آن جوان کذایی! کسی که هر روز صبح ریشش را شش تیغه می‌تراشد و ظاهر خود را شبیه دخترها می‌کند، دو حرام قطعی و مورد اتفاق مراجع را مرتکب شده، یکی تراشیدن ریش و دیگری شبیه کردن خود به زن‌ها. وقتی ظاهر انسان به گناه آلوده باشد انرژی‌های منفی اطراف را به خود جذب می‌کند، شیطان را امیدوار می‌کند که فرد را به گناهان بزرگتر بکشاند ، شیطان لحظه‌ای رهایش نمی‌کند ، افکار شهوانی و گناه آلود را در باطن و قلبش نهادینه می‌کند، با این وضع چگونه باطنش پاک می‌ماند!؟ اصلا امکان ندارد ! چه بخواهد و چه نخواهد ظاهرش شیطان را به خود جذب می‌کند و قلبش آلوده خواهد شد.

نکته۱: دختر خانم‌ها هم بدانند که بی‌حجابی و بی حیایی مهمترین عنصری است که انرژی‌های منفی و شهوانی را به سوی شما می‌کشاند و قطعا باطن شما را آلوده خواهد کرد.

نکته ۲ : البته اشکال نکنید که چه بسیار جوانانی که ظاهرشان آلوده است اما در مجالس شب قدر و عزاداری و ... شرکت می‌کنند و اشک می‌ریزند. جواب یک کلمه است : باب رحمت الهی و کرم و لطف و مهربانی اهل بیت علیهم السلام اینقدر وسیع است که همه را به سوی خود می‌کشاند. در واقع این جذبه حسینی ، فاطمی و علوی آنقدر انرژی مثبت و پاک منتشر می‌کند که بر انرژی‌های منفی شیطانی غلبه می‌کند و قلوب کمی آماده را به سوی خود می‌کشاند. بله با شرکت در مجالس اهل بیت علیهم السلام باطن این افراد به سوی نور حرکت می‌کند اما دوباره بعد از این مجالس، ظاهر گناه آلود آنها باطن آنها را به سمت تاریکی می‌برد.


مطالب بیشتر:

شما در دنیا فقط مهمان هستید

هشدار حضرت علی علیه السلام به مردم آن زمان و این زمان

 

مرگ او را بی‌آرام از وطنش برانَد

 

ترس از پروردگار را شعار خود سازید

گوهر نویس


حضرت امیر علیه السلام می‌فرمایند:

پس اى شنونده از پس مستى هشیار باش و از خواب غفلت بیدار باش، ...  و بدانچه از زبان پیامبر امى (صلی الله علیه وآله) به تو رسیده نیک بیندیش! ...  ناز خود بنه و بزرگى فروختن بگذار و گور خویش به یاد آر! که گذرگاه تو بر آن است، و هر چه کنى بر تو تاوان است.


درگیر شدن و انس گرفتن با زندگی دنیا نوعی مستی است که همه ما را کم و بیش فرا گرفته است. اگر بتوانیم هر روز دقایقی را به محاسبه نفس خود اختصاص بدهیم و از حالت نئشگی و مستی خارج و به هشیاری برسیم ، گام بزرگی به سوی خدا برداشته‌ایم. حضرت توصیه می‌فرمایند که به کلام رسول خدا صلی الله علیه وآله با دقت و بصیرت اندیشه کنید، سرسری و کم توجهی نکنید ، باور داشته باشید که خطاب پیامبر به خود شماست و برای فرمان‌برداری از رسول خدا تلاش کنید.

انسان مست در حقیقت انسانی است که غافل است و فراموش کرده که خداوند در همه جا و در همه زمان‌ها ناظر بر اعمال و افکار اوست. چون اگر بداند قدرت و بزرگی خدا را دیگر ناز نمی‌آورد و فخر نمی‌فروشد. قبر تاریک خویش را به یاد می‌آورد و باور می‌کند که هر چه کند به خود کند.


مطالب بیشتر:

 خشم‌تان فقط برای خدا باشد!

با هر آدمى دو فرشته است که او را مى پایند

بر مرگ پیشى گیرید

کلام حضرت علی ع در توصیف عاشق

گوهر نویس


حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند:

... من از این غفلت نگرانم  و شما و خود را از آن مى ترسانم. هر کسى باید از  کار خود سود ببرد، بینا کسى است که شنید، و اندیشید، و دید، و به دل بینا گردید، و از آنچه مایه عبرت است سود گزید...

مهمترین عامل افتادن در دام شیطان ، غفلت است. معمولا ما می‌دانیم که فلان کار اشتباه است ، می‌دانیم که گناه و نافرمانی خداست اما غافل هستیم. علت اصلی غفلت ما باور نداشتن و ضعف ایمان قلبی است. عامل غفلت آنقدر مهم است که حضرت امیر علیه السلام خودشان و ما را از آن می‌ترساند!

کسی که بصیرت و فهم دقیق و راهگشا داشته باشد هرگز دچار غفلت نمی‌شود. حضرت امیر علیه السلام بینا شدن را در چند مرحله برای ما به تصویر می‌کشند:

 اولین قدم برای بینا شدن ، شنیدن کلام خدا و اولیای خداست. ابتدا باید خود را در معرض کلام حق قرار داد و شنید.

 مرحله دوم تفکّر و اندیشه درباره معارفی است که شنیده است. اصول اعتقادی مثل توحید و نبوّت و امامت با فکر و استدلال عقلی به جان و دل انسان می‌نشیند و قلب را در راه دین قوّت می‌بخشد.

مرحله سوم بعد از شنیدن و اندیشیدن باید با چشم دل معارف توحیدی را دید و هضم کرد به نحوی که باور و ایمان قلبی تقویت شود و بصیرت نورانی بخش، تمام وجود انسان را در آغوش بگیرد.


مطالب بیشتر:

 از آداب بخشش در کلام امیرالمومنین ع

کلام حضرت امیر ع درباره انجام مستحبّات

فواید بیماری در کلام حضرت علی ع

خوشا به معادباورانی که ...

گوهر نویس