گوهرنویس

سیری در امواج خروشان اقیانوس بی‌کران نهج البلاغه

گوهرنویس

سیری در امواج خروشان اقیانوس بی‌کران نهج البلاغه

گوهرنویس
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات


حضرت امیر علیه السلام در ادامه صفات پیامبر اکرم صل الله علیه و آله می‌فرمایند:

... تا نزد قاضى نمى رفت حجت نمى آورد و کسى را که عذرى داشت سرزنش نمى نمود، تا عذرش را مى شنود. از درد شکوه نمى نمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود. آنچه را مى کرد مى گفت و بدانچه نمى کرد دهان نمى گشود. اگر با او جدال مى کردند خاموشى مى گزید و اگر در گفتار بر او پیروز مى شدند، در خاموشى مغلوب نمى گردید. بر آنچه مى شنود حریصتر بود تا آنچه گوید، و گاهى که او را دو کار پیش مى آمد مى نگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتراست تا راه مخالف آن را پوید. بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشى گرفتن. و اگر نتوانستید، بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن.

ادامه صفات پیامبرصل الله علیه و آله در بیان حضرت امیر علیه السلام  :

۶- زود قضاوت نمی‌کرد. ابتدا عذر و دلیل شخص خطاکار را می‌شنید و بعد نظر می‌داد.

۷- در هنگام جراحت یا بیماری آه و ناله نمی‌کرد، شکوه و داد و فریاد به راه نمی‌انداخت. بله بعد از بهبودی شاید یادی از شدت دردهایش می‌کرد.

۸- هر چه را قبلا خودش عمل نموده بود، به بقیه سفارش می‌کرد. 

۹- اگر با او دعوا و جدال می‌کردند، خاموش می‌ماند مگر اینکه گفتار شبهه کننده‌ای باشد و نیاز به پاسخ داشته باشد، آنگاه لب به سخن می‌گشود.

۱۰-  بیشتر شنونده بود تا گوینده.

۱۱- هر گاه دو کار مساوی و یکسان جلوی او قرار می‌گرفت ، نگاه می‌کرد که کدام کار به خواهش نفس نزدیکتر است همان را مخالف می‌کرد و کار سخت‌تر را انتخاب می‌نمود.

نکته: در نهایت حضرت امیر علیه السلام  می‌فرماید: بر شما باد دستیابی به چنین خصلت‌هایی. یعنی گمان نکنید این ویژگی‌ها مخصوص پیامبر صل الله علیه و آله بوده و دیگران نمی‌توانند به آنها برسند بلکه باید تلاش کنند به هر مقدار که می‌توانند خود را به چنین خصلت‌هایی عادت دهند.


مطالب بیشتر:

گوهر نویس

 

حضرت امیر علیه السلام می‌فرمایند:

در گذشته مرا برادرى بود که در راه خدا برادریم مى نمود. خردى دنیا در دیده اش وى را در چشم من بزرگ مى داشت، و شکم بر او سلطه اى نداشت، پس آنچه نمى یافت آرزو نمى کرد و آنچه را مى یافت فراوان به کار نمى برد. بیشتر روزهایش را خاموش مى ماند، و اگر سخن مى گفت گویندگان را از سخن مى ماند و تشنگى پرسندگان را فرو مى نشاند. افتاده بود و در دیده ها ناتوان، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان...


حضرت علی علیه السلام صفات اساسی پیامبر اکرم صل الله علیه و آله را اینگونه معرفی می‌فرماید:

۱- برادری می کرد در راه خدا. یعنی یار و یاوری مخلص و با محبّت بود، در عین حال فقط خشنودی خدا را در نظر داشت.

۲- دنیا و آنچه در آن است در نظرش کوچک و بی‌ارزش بود. دنیا را برای آماده کردن توشه‌ی آخرت می‌خواست نه برای خوش‌گذارنی و لذت.

۳- او بنده‌ی شکمش نبود، بلکه شکمش بنده‌ی او بود. هر خوردنی که در اختیارش نبود، آرزو نمی‌کرد و آنچه هم که در اختیارش بود به اندازه مصرف می ‌کرد.

۴- اصل اولی برای او سکوت بود. در بین اصحاب و در دورهمی‌ها سخن نمی‌گفت مگر آنکه پرسشی از او می‌شد. 

۵- بسیار متواضع بود. به ظاهر افتاده و ناتوان بود اما در میدان کار مانند شیر، قوی و سریع عمل می‌کرد.

 

مطالب بیشتر:

بخشی از وصیت نامه مولایمان حضرت علی علیه السلام

از هر نوع مرگی که فرار کنی به سراغت می‌آید

ویژگی‌های فتنه در کلام حضرت امیر علیه السلام

گوهر نویس


حضرت علی علیه السلام فرمودند:

هر گاه خدا بنده اى را خوار دارد، او را از آموختن علم بر کنار دارد.


علم، عزّت می‌آورد و جهل، خواری. اینکه مقام معظم رهبری بارها و بارها بر روی رشد علمی کشور تأکید می‌کنند، ریشه در این کلام امیرالمومنین علیه السلام دارد. ملتی که از لحاظ دستاوردهای علمی و صنعتی پیشرفت کرده باشد در عرصه بین‌المللی محترم و سربلند است. 

علمی که ریشه‌هایش در ایمان و تقوا رشد پیدا کند، علم نافع خواهد بود و چنین علمی در نهایت منجر به رشد و بالندگی مادی و معنوی فرد و جامعه خواهد شد. در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی ، باید اعتراف کنیم که هر جا دانشمندان ما با ایمان و روحیه جهادی و با خودباوری کاری را شروع کردند، موفق و سربلند آن کار را به پایان رسانده‌اند. به عنوان نمونه در مراکز دانش بنیان، فناوری نانو ، فناوری هسته‌ای و صنایع موشکی به پیشرفت‌های فوق العاده‌ای دست پیدا کرده‌ایم. اما هر جا از تهدیدهای دشمن ترسیدیم و گول لبخند‌های جان کری و اوباما را خوردیم، با خفت و خواری شکست خوردیم، مثل توافق ننگین برجام که نتیجه‌ای جز به هدر دادن فرصت‌ها نداشت.

وقتی مسئولین ما از تجربه‌های بدعهدی آمریکا و اروپا درس نگیرند و به هشدارهای دلسوزان نظام خصوصا رهبری عزیزمان توجه نکنند، خوار و ذلیل خواهند شد. دودش هم به چشم همه‌ی مردم می‌رود چه آنها که چنین دولتمردانی انتخاب کردند و چه آنها که مخالف این تفکر هستند. 

نکته: مواظب باشیم که در انتخابات‌های بعدی ، اشتباه را تکرار نکنیم و جریان سازش‌کار و غرب‌گرا را کنار بزنیم... ان‌شاءالله. 


مطالب بیشتر:

چه چیز برای جلب محبت سودمندتر است؟

ماجرای أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَ‏ حُسَیْناً

گوهر نویس


حضرت امیرالمومنین علیه السلام می‌فرمایند:

اندیشیدن همانند دیدن نیست، چه بود که دیده ها چیزى را چنانکه نیست نشان دهد، لیکن خرد با کسى که از آن نصیحت خواهد خیانت نکند.


حتما همه‌ی شما تجربه کرده‌اید که خیلی از مواقع ظاهر چیزی شما را گول زده است، در نگاه اول کاری بسیار زیبا و حتی خیرخواهانه به نظر رسیده است اما با کمی اندیشه و در نظر گرفتن تمام جوانب کار به مضرّات آن پی می‌برید. مثلا فرض کنید شما یک مرجع تقلید یا شخصیت با نفوذی در جامعه هستید و یک نفر به ظاهر مذهبی مقدار زیادی پول برای شما هدیه آورده است، یا به اسم کمک برای ساخت مدرسه علمیّه یا ساخت مسجد و موسسه پژوهشی یک چک یک میلیارد تومانی با نام شما کشیده است. شما چه کار می‌کنید؟! در نگاه اول کار خیرخواهانه‌ای است اما با کمی تحقیق و اندیشه می‌فهمید که کاسه‌ای زیر نیم کاسه است. می‌فهمید که این شخص وابسته به فلان گروه سیاسی است و در آینده شما وامدار و بله قربان گوی او خواهید شد. شاید در ظاهر با احترام و القاب محترمانه با شما برخورد کنند اما هم خودتان و هم او می‌دانید که سلام گرگ بدون طمع نیست!

رییس دفتر علامه مصباح یزدی نقل می‌کردند که بارها افراد مختلف به عناوین مختلف و از جناح‌های سیاسی مختلف به دفتر ما می‌آمدند و پیشنهاد کمک‌های مالی به ظاهر دوستانه و خیرخواهانه می‌دادند. می‌گفتند می‌خواهیم در ثواب کارهای تحقیقاتی و علمی موسسه شما سهیم باشیم!! اما هر بار که به آیت الله مصباح جریان را می‌گفتیم ، ایشان به شدت ردّ می‌کردند و می‌گفتند نمی‌خواهم وامدار هیچ شخص و گروهی باشم. حتی یک بار فرماندار یکی از شهرهای جنوبی فرش ابریشمی و دستبافتی را در نگهبانی موسسه گذاشت به اسم هدیه به آیت الله مصباح و رفت. وقتی ماجرا را به ایشان گفتیم، فرمودند: این فرش را بفروشید و پولش را از طرف صاحبش به یک موسسه خیریه بدهید و رسیدش را برای جناب فرماندار پست کنید! علامه مصباح با زیرکی این ماجرا را مدیریت کردند و آن فرماندار کذایی مصداق آش نخورده و دهن سوخته شد.


مطالعه بیشتر:

گوهر نویس


حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند:

اگر مستحب‌ها به واجب‌ها زیان رساند، مستحب‌ها را واگذارید.


مثال معروف این بحث؛ عزاداری‌ها و جلسات مذهبی است که تا نیمه شب طول می‌کشد و باعث قضا شدن نماز صبح می‌شود. یک عمل مستحبی که به نماز واجب زیان می‌رساند. متاسفانه این توجه به بعضی مستحبّات در کنار عدم توجه به واجبات، خیلی از جاها در جامعه رواج پیدا کرده است. مثلا چه بسیار خانم‌هایی هستند که به حرم امام رضا علیه السلام مشرّف می‌شوند در حالی که حجاب و حیای اسلامی را رعایت نمی‌کنند. مرتکب حرام می‌شوند برای رسیدن به ثواب یک عمل مستحبی!!!

بله خادمین حضرت در گوشه و کنار به کسانی که آرایش کرده هستند یا موهایشان بیرون است تذکر می‌دهند اما بعضی داخل حرم دوباره آرایش می‌کنند!!! به زور یک چادر رنگی به دور خود گرفته‌اند اما حیا ندارند. چند سال پیش در صحن جامع رضوی کنار پله‌های برقی پارکینگ منتظر همسرم ایستاده بودم، کمی آن طرف‌تر زن و شوهر جوانی دیدم که با هم حرف می‌زدند. زنک به قول زن‌ها آرایش ملایمی داشت و بلوز کوتاه با شلوار چسبان و چادری ملی بر سر! چادری که اگر نداشت بهتر بود! و کمتر جلب توجه می‌کرد. جلوی چشمان مردم چنان برای شوهرش عشوه می‌آمد که دل هر جوان بی همسری را می‌لرزاند. چنین کسانی به اسم زیارت، بزرگترین گناهان را مرتکب می‌شوند و خیال می‌کنند ثواب کردند!

نکته مهم:

 مهمترین شرط انجام عمل مستحبی این است که باعث ضرر رساندن به انجام واجبات و ترک محرمات نشود. بارها از آیت الله العظمی بهجت درباره بهترین عمل‌ها و توصیه‌ها سوال شد و ایشان همیشه می‌فرمود: انجام واجبات و ترک محرمات . یعنی اگر این دو أمر مهم درست شود، انگیزه و توفیق انجام مستحبات ایجاد می‌شود و کم کم انسان به سوی محبت الهی جذب خواهد شد.

 

مطالب بیشتر:

 علم بهتر است یا ثروت؟! پاسخ مولا امیرالمومنین ع

مرگ نزدیک است آماده باشیم!

همیشه ترک گناه آسان‌تر از توبه است

تنها راه ریشه کن کردن بدی‌ها

گوهر نویس


حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند:

اندکى که با آن بپایى به از بسیارى که از آن دلگیر آیى.

همه‌ی ما تجربه کردیم ، هر وقت کار سنگینی به عهده‌ گرفتیم، همان اول کار خسته و ناامید شدیم. چون کارمان پیش نمی‌رود و دلزده می‌شویم. اما اگر کاری که به عهده می‌گیریم اندازه توان و ظرفیت علمی و عملی ما باشد، مرحله به مرحله کارمان جلو می‌رود و همین یک تقویت و تشویق درونی برای ادامه کار می‌شود.

در سیر و سلوک معنوی هم همین قاعده وجود دارد. علما و عارفان طریق می‌گویند ابتدا اندازه توان خود مستحبات را انجام دهید. مثلا برای نماز شب همان ابتدا تصمیم نگیرید که یازده رکعت با تمام مستحبات بخوانید بلکه کم کم نفس خود را عادت دهید. ابتدا فقط یک رکعت نماز وتر را بخوانید بعد از مدتی دو رکعت ، دو رکعت به آن اضافه کنید. اگر هم نمی‌توانید بر همین یک رکعت مداومت داشته باشید، حضرت امیر علیه السلام همین نکته را گوشزد فرموده که کار اندکی که تداوم داشته باشد خیلی بهتر و امیدوار کننده تر است نسبت به کار زیادی که باعث خستگی و دلمردگی انسان شود.

استاد سخن سعدی بزرگ می‌فرماید:

رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود... رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود.


مطالب بیشتر:

 بر مرگ پیشى گیرید

کلام حضرت علی ع در توصیف عاشق

انواع صدقه دادن و فوائد آن

قرآن بهترین بهار دلها

گوهر نویس


سلام و عرض ادب خدمت همه مخاطبین فرهیخته‌ی وبلاگ گوهرنویس

گوهر نویس


حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند:

خدایا! به تو پناه مى برم که برونم در دیده ها نیکو نماید و درونم در آنچه از تو نهان مى دارم به زشتى گراید، پس خود را نزد مردم بیارایم به ریا و خودنمایى که تو بهتر از من بدان دانایى، پس ظاهر نکویم را براى مردمان آشکار دارم و بدى کردارم را نزد تو آرم تا خود را به بندگان تو نزدیک گردانم، و از خوشنودى تو به کنار مانم.

 پناه بر خدا! هیچ چیز بدتر از این نیست که انسان مثل میوه‌ای زیبا و رسیده  کامل و دانا به نظر برسد اما همین که پوستش شکافته شد، بوی کثافت و تعفنش به هوا برخیزد. در برخورد با مردم خوش اخلاق  و خوش رفتار باشد اما در خانه و خانواده‌اش بد اخلاق و تندخو.

خانمی می‌گفت: وقتی با شوهرم بیرون می‌روم و رفتارش را با مردم می‌بینم، حسرت می‌خورم پیش خودم می‌گویم ای کاش یکبار با من و بچه‌هایش اینگونه عزیزم عزیزم می‌گفت و قربان صدقه می‌رفت!

چنین کسانی که ظاهرشان زیبا و باطنشان زشت است، اعمال صالحشان که با ریا و خودنمایی بوده پشیزی ارزش ندارد که هیچ! به جای ثواب برای آنها عذاب نوشته می‌شود. و خداوند مو را از ماست بیرون می‌کشد و چنان ریز به ریز اعمال ما را با توجه به نیّاتمان بررسی می‌کند که دیگر هیچ جای انکاری نمی‌ماند و چاره‌ای جز تسلیم نخواهیم داشت.


مطالب بیشتر:

عواقب خطرناک قدر ناشناسی نعمت ولایت فقیه و انقلاب اسلامی

ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند

ضربه اشرافی‌گری مسئولین به اعتماد مردم

من آنم که من دانم!

گوهر نویس


حضرت امیر علیه السلام فرمودند:

طمع کشاننده به هلاکت است و نارهاننده، و ضامنى است حق ضمانت نگزارنده، و بسا نوشنده که گلویش بگیرد و پیش از سیراب شدن بمیرد، و ارزش چیزى که بر سر آن هم چشمى کنند هر چند بیشتر بود مصیبت از دست دادنش بزرگتر بود.

طمع به معنای سیری ناپذیری است. چشم طمع داشتن به هر نحوی که باشد مثل طمع به مال دیگران یا طمع به ناموس دیگران ، باعث هلاکت انسان می‌شود. شاید ابتدایش لذت و سرخوشی باشد اما به تدریج فرد را می‌کشد و می‌کشد و رهایش نمی‌کند تا اینکه به آبروریزی و نابودی برساندش!

سه خواسته و طلب شدید در انسان هست که سیری ناپذیر می‌باشد: ثروت ، شهوت و قدرت.

کسی که شربت گوارای ثروت را می‌نوشد، ابتدا لذت می‌برد دوباره می‌نوشد. در کنارش شهوت رانی و عافیت طلبی می‌آید، دوباره می‌نوشد، تشنه تر می‌شود. سه باره می‌نوشد، هنوز برای نوشیدن مثل سگ هار تشنه‌ای، له له می‌زند. هر چه می‌نوشد سیراب نمی‌شود. زن و زندگی‌اش را از دست می‌دهد. دوباره می‌نوشد ، مست می‌کند. بعد از مستی دست به هر کاری می‌زند که دوباره بنوشد. آبرویش می‌رود و قبل از ارضای غریزه شهوانی‌اش جان به جاندار دوزخ می‌سپرد.

مطالب بیشتر:

حضرت علی علیه السلام: من از این غفلت نگرانم...

چهارپایان در بند شکمند اما مومنان فروتنند، مهربانند، ترسانند

آیا این جمله درسته؟ (آدم باید دلش پاک باشه...)

تشبیه زیبای حضرت علی علیه السلام : بدان! هر کرده‌اى چون میوه‌اى است

گوهر نویس


حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند:

 مردم دنیا در کار دنیا دو گونه‌اند:

۱- آن که براى دنیا کار کرد و دنیا او را از آخرتش بازداشت، بر بازمانده‌اش از درویشى ترسان است و خود از دنیا بر خویشتن در امان. پس زندگانى خود را در سود دیگرى دربازد.

۲- آن که در دنیا براى پس از دنیا کار کند، پس بى آنکه کار کند بهره وى از دنیا بسوى او تازد، و هر دو نصیب را فراهم کرده و هر دو جهان را به دست آورده، چنین کس را نزد خدا آبروست و هر چه از خدا خواهد از آن اوست.

وصف حال گروه اول:

کسانی هستند که برای رسیدن به مال دنیا به هر کاری دست می‌زنند، فراموش می‌کنند که خدایی هم هست، بهشت و جهنمی هم هست. پول روی پول انباشته می‌کند و خیال می‌کنند پول خوشبختی و امنیّت از بیماری و مرگ می‌آورد، زهی خیال باطل! دائم در ترس و اضطراب است. گمان می‌کند اگر در ثروت اندوزی کوتاهی کند، فرزندان و ورثه‌اش فقیر و بیچاره خواهند شد. چنین کسانی تمام عمر و جوانی و خوشی خود را باخته‌اند در قبال سود دیگران. یک ارزن به رازقیّت خدا اعتماد نکردند و زمانی بیدار می‌شوند که کار از کار گذشته و در حفره تاریک قبر سرازیر شده‌اند.

وصف حال گروه دوم:

کسانی که از مال دنیا استفاده می‌کنند برای رسیدن به زندگی سعادت‌مند جاودان. کسی که به رازقیّت خداوند مهربانش اعتماد کامل دارد و خودش را دربست به او سپرده و راضی است به رضای او. چنین کسی بدون اینکه خودشان را برای رسیدن به مال دنیا به زحمت بیاندازد و حرص و جوش بخورد، دنیا و ثروت به سویش می‌تازد. خوشا به حالشان که هم دنیا دارند و هم آخرت. چنین کسانی همیشه به یاد خدا هستند و خدا هم همیشه به یاد آنهاست. نزد خدا آبرو دارند و هر چه از خدا بخواهند ، خدا به آنها می‌دهد چون خدا هر چه خواسته آنان عمل کرده‌اند.


مطالب بیشتر:

 توصیف دنیاپرستان در کلام حضرت امیر ع

دنیا همچون مار است

دنیا همچون گرد کاهی بی ارزش

کم‌تر از آب بینی بُز زکامی

گوهر نویس